حجرالاسود بیچاره دلش می خواهد ///// بشود سنگ سفیدی کف بین الحرمین

نوحه شهادت امام حسن(ع)دانلود+متن از حاج مهدی اکبری


 

حاج مهدی اكبری

كاش بودی كرببلا، كنار حرمم،حرم داشتی حسن

كاش بودی كرببلا،یه ایوون طلا،تو هم داشتی حسن

دور ضریحت پر مرد و زن بود

مادرمون فاطمه بی محن بود

یك شب جمعه حرم حسین و

یك شب جمعه حرم حسن بود

من گنبدی دارم و گنبد بقیع، گرد و غباره

من یك ضریح دارم و تو سایه بونم ،قبرت نداره

برادر بی حرمم حسن جان

كاش بودی كرببلا ، تو بین الحرمین، حرم داشتی حسن

كاشكی گنبدی شبیه ،به گنبد حسین،  تو هم داشتی حسن

گنبدامون شبیه كاظمین بود

قشنگ ترین بهشت عالمین بود

پرچم سبز یا حسن كناره

پرچم سرخ ذكر یا حسین بود

صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره

صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره

برادر بی حرمم حسن جان

كاش بودی كرببلا،كنار خیمه گاه ،حرم داشتی حسن

پیش قبر قاسمت،یه دونه بارگاه ،تو هم داشتی حسن

هیچ كسی غربت حسن نداره

این همه داغ دل شكن نداره

درسته كه بی حرمی حسن جان

ولی حسین تو كفن نداره

صحن و سرای من شلوغه و بقیع،زائر نداره

صحنت توی دلم و آسمونش، دور از ستاره

برادر بی حرمم حسن جان

دانلود مداحی

 


:: موضوعات مرتبط: ایام شهادت ائمه علیه السلام، امام حسن علیه السلام، ،
نویسنده : ذاکر اهل بیت
تاریخ : چهار شنبه 26 آذر 1393
زمان : 18:56
متن روضه امام حسن علیه السلام
| ادامه مطلب...

السلام علیک یا حسن بن علی علیه السلام 

متن روضه شهادت امام حسن علیه السلام -خوانده شده توسط میثم مطیعی



:: موضوعات مرتبط: ایام شهادت ائمه علیه السلام، امام حسن علیه السلام، ،
نویسنده : ذاکر اهل بیت
تاریخ : چهار شنبه 26 آذر 1393
زمان : 18:49
شهادت امام حسن مجتبی(ع)


شعر علی اکبر لطیفیان برای شهادت امام حسن مجتبی(ع) 

در وصف ذات، صحبت ما احتیاج نیست 

زیرا که در صفات خدا «احتیاج» نیست

باید به بال رفت و درآورد گیوه را    

در بارگاه قرب تو پا احتیاج نیست

تو بی ‌وسیله هم بلدی معجزه کنی   

دست تو را به لطف عصا احتیاج نیست

بوی طعام سفره، خودش می‌کشد مرا  

تا خانه‌ی تو راهنما احتیاج نیست

خواهش نکرده اهل کرم لطف می‌کنند

این جا به التماس گدا احتیاج نیست

اصلاً پی معالجه ی این جگر مباش

"بیمار عشق را به دوا احتیاج نیست"

محشر برای رو شدن اعتبار توست  

کی گفته است روز جزا احتیاج نیست؟

تو با سکوت کردن خود، جنگ می‌کنی

 تیغ تو را به کرب و بلا احتیاج نیست

وقتی نداشت  مادر تو سنگ قبر هم

دیگر تو را به صحن و سرا احتیاج نیست

 

 

شعر سید هاشم وفایی برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام

ای که چون چشمت، ستاره چشم گریانی نداشت

باغ چون تو غنچۀ سر در گریبانی نداشت

آسمان چشم تو از ابر غم لبریز بود

غیر اشک و خون دل، این ابر بارانی نداشت

سینۀ تو، میزبان داغ و درد و رنج بود

این مصیب خانه کم دیدم که مهمانی نداشت

تو همان سردار تنهائی که در قحط  وفا

غم به غیر از سینۀ تو بیت الحزانی نداشت

نی، ز تو آموخت پنهان کردن غم را به دل

گر نمی آموخت از تو، نی نیستانی نداشت

صبر تو شد چلچراغ نهضت سرخ حسین

هیچ کس مانند تو عمر درخشانی نداشت

بعد چندین سال رنج و خوردن خون جگر

زهر پایان داد بر آن غم که پایانی نداشت

تیرهای کینه وقتی بر تن پاکت نشست

چون حسینت هیچ کس حال پریشانی نداشت

روی بال قدسیان تا گلشن فردوس رفت

عاقبت سامان گرفت آن دل که پایانی نداشت

لاله ها همچون «وفائی» گریه کردند از غمت

غنچه ای در باغ هستی لعل خندانی نداشت

 

شعر یوسف رحیمی شهادت امام حسن ع 

هر نگاهت شکيب مي بارد

چشم هايت خلاصه‌ی صبر است

همه‌ی عمر پر تلاطم تو

لحظه لحظه حماسه‌ی صبر است

 

نقش انگشترت حکايت داشت*

عزّتت را کسي نمي فهمد

چه غمي جانگداز تر از اين

ساحتت را کسي نمي فهمد

 

چشم بارانی ات پریشان از

ظلمت سرد اين کوير شده

چقدر اين قبيله بي دردند

چشم هايت چقدر پير شده

 

باز از آسمان روشن عشق

ماجراي هبوط معنا شد

صلح و ... تنهائي ات رقم مي خورد

غربت اين سکوت معنا شد

 

نور حق را چه زود مي پوشاند

سايه هاي کبود بد عهدي

که به چشمان روشنت آقا

مي رود باز دود بد عهدي

 

چشم هاي تو پر شفق گشته

ابرواني پر از گره داري

لشکر تو عجب وفادارند

بين محراب هم زره داري

 

آسمان هم به گريه افتاده

همنوا با صداي زخمي تو

در مدائن هنوز شعله ور است

غربت کربلاي زخمي تو

 

چقدر چشم هاي يارانت

عشق و دلداگي نثارت کرد!

دست بيعت شکن ترين مردم

خيمه ات را چه زود غارت کرد

 

مي کشد دست هاي بي رحمي

آخر از زير پات سجاده

بين محراب عجب غريبانه

آسمان روي خاک افتاده

 

حضرت آسمان! چهل سال است

جهل اين قوم خسته ات کرده

خون شده قلبت از زميني ها

بي وفايي شکسته ات کرده

 

حاجت تو روا شده ديگر

شب اندوه رو به پايان است

ولي از داغ اين غريبستان

چشم هايت هنوز گريان است

 

لحظه هاي وداع جاري بود

شعله‌ی غربت و مروري سرخ

چه گريزي به کربلا مي زد

از دل لحظه ها عبوري سرخ:

 

هيچ روزي شبيه روز تو نيست

تير و شمشير و تيغ و سر نيزه

به تن تو دخيل مي بندند

نيزه در نيزه ، نيزه در نيزه

* نقش انگشتر حضرت: العزةُ لله

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: ایام شهادت ائمه علیه السلام، امام حسن علیه السلام، ،
نویسنده : ذاکر اهل بیت
تاریخ : چهار شنبه 26 آذر 1393
زمان : 18:19

صفحه قبل 1 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.